نویسندهای منتشر نشده پس از فارغالتحصیلی به زادگاهش بازمیگردد، جایی که به دنبال اسپانسر میگردد تا کتابش را منتشر کند، در حالی که با علاقهی رو به وخامت پدرش به قمار سر و کار دارد.
ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.
شرا را دنبال می کند که در سفری برای یافتن عشق زندگی خود، با گلاب ملاقات می کند. هر دو با هم می آیند اما گلاب باردار می شود. او مطمئن نیست که بچه را تحمل کند، اما او می خواهد آن را نگه دارد. این زوج نامحتمل خود را در تنگنا می یابند...
OC Alamgir نوزادی را که در سطل زباله پیدا شده بود نجات داد و او را به بیمارستان بازگرداند. نوزاد بدون هویت در شبکه های اجتماعی توجه زیادی را به خود جلب کرد. هزاران خانواده بدون فرزند برای فرزندخواندگی درخواست دادند. OC Alamgir داده می شود ...
یک زن کم شنوایی که به دلیل شیوع بیماری همهگیر رویای تبدیل شدن به یک بوکسور حرفهای را دارد، تهدید میشود باشگاه بوکس خود را بسته و بیماری رئیس سالخورده آن، که بزرگترین حامی او بوده است، او را به حد نهایی رسانده است.
رایلی را دنبال میکند که اخیراً پس از مبارزه با اعتیاد به غذا و تصویر بدن، از توانبخشی آزاد شده است. او با اتان ملاقات می کند و خود را در حال عبور از خط بین عشق و اعتیاد جدید می بیند.
پس از فرار از سال 1982 برای بازگشت به امروز، باند فرسوده مورنو و همراهانش ناگهان خود را در 8 سپتامبر 1943 در ایتالیا می بینند، یکی از دراماتیک ترین روزهای تاریخ این کشور.
عروسهای دراکولا باید دوباره متحد شوند تا از تهدیدات گذشتهشان یعنی خواهرشان مینا جلوگیری کنند. مینا با کمک یک رهبر قدرتمند کارتل و ارتشی از اربابان مواد مخدر تحت فرمان او، لس آنجلس را به هرج و مرج مطلق می اندازد که برای خون بیداد می کند.